جدول جو
جدول جو

معنی گام گذاردن - جستجوی لغت در جدول جو

گام گذاردن
قدم گذاشتن، گام نهادن
تصویری از گام گذاردن
تصویر گام گذاردن
فرهنگ فارسی عمید
گام گذاردن
قدم گذاشتن گام نهادن: درفش منوچهر چون دید سام پیاده شد از اسپ و بگذارد گام
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از باز گذاردن
تصویر باز گذاردن
گشاده گذاشتن گشوده گذاشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گام گذاشتن
تصویر گام گذاشتن
قدم گذاشتن، گام نهادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باز گذاردن
تصویر باز گذاردن
گشاده گذاشتن، گشوده گذاشتن، واگذاشتن، باز گذاشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قدم گذاردن
تصویر قدم گذاردن
کنایه از راه رفتن و پا گذاشتن در جایی، قدم نهادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قدم گذاردن
تصویر قدم گذاردن
گام نهادن پا نهادن پیش رفتن پا گذاشتن، راه رفتن پیش رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
باسانی و جلدی نیکی کارها را انجام دادن کار بری کردن، توضیح با} کار گزاران {اشتباه نشود، کار گذاشتن
فرهنگ لغت هوشیار
قدم گذاشتن گام نهادن: درفش منوچهر چون دید سام پیاده شد از اسپ و بگذارد گام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گام شماردن
تصویر گام شماردن
از روی حساب گام زدن با حتیاط قدم برداشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نام گذاران
تصویر نام گذاران
جشن نام گذاران. مراسمی که برای نام گذاری نوزاد برپا کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وام گزاردن
تصویر وام گزاردن
((گُ دَ))
پرداختن وام و بدهی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جا گذاردن
تصویر جا گذاردن
جا گذاشتن، به جا نهادن، قرار دادن، چیزی را در جایی گذاشتن
فرهنگ فارسی عمید